سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترانه های دیگر

ای جان عشق

 

روزی آن مردی که چشمانش بهار

درنگاهش صبح، دستانش بهار

از شب اندوه صحرا میگذشت

نقش میزد بر زمستانش بهار

 

موج میزد شعله ی جان، در نی اش

ابر وبادوماه وباران در پی اش

غرق اقیانوس قلبش عاشقان

عارفان مست سرانگشت می اش

 

جامه ها از تن درید آیینه ای

تا به پابوس زلالیهاش رفت

صد پرققنوس را آتش زدند

باز هم تا اول ای کاش رفت

 

ای خدا روزی خم عشقی شکست

قطره ای بر شبنم اشکی نشست

عاشقی تشنه سرراهش خمید

قطره بر لبهای او طرفی نبست

 

انتظار تشنه ها را جان عشق

تازه کن با لحظه باران عشق

انتظار تازه جان می گیرد و

عشق روزی میدمد طوفان عشق...


+ نوشته شده در یکشنبه 97/2/9 ساعت 11:33 عصر توسط وجیهه نوربخش | نظر