مامان نسیمه
در دل آفتاب بس تابان
من تورا میشناسم ای باران
گرچه خورشید را نمی بینم
من شبم ای بهاربیداران
ای که با یاد تو نسیم عشق
مثل یک باغ روشن وجاریست
هیچ شوقی شبیه چشم تو
اینقدر مهربان وزیبا نیست
در دل آسمان بی رنگی
برگ سبزی ست رو به بالاها
رونق قطره های اقیانوس
مانده در قلب تشنه حالاها
قلب تشنه منم تو آب تویی
آه آن عشق پرشتاب تویی
ساقی سرزمین آرامش
لحظه مستی شراب تویی
شب ترک خوردوتو.... تو تابیدی
قلبها سوی تو روانه شدند
درجهانی که عاشقی باقی ست
مردم عشق جاودانه شدند...