• وبلاگ : ترانه هاي ديگر
  • يادداشت : لحظه ي توفنده ي مشروح من....
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ا. شربياني 

    آب زنيد راه را چون که نگار مي‌رسد، مژده دهيد باغ را، بوي بهار مي‌رسد. راه دهيد يار را، آن مه ده چهار را، کز رخ نوربخش او، نور نثار مي‌رسد. رونق باغ مي‌رسد، چشم و چراغ مي‌رسد، غم به کناره مي‌رود، مه به کنار مي‌رسد. تير روانه مي‌رود، سوي نشانه مي‌رود، ما چه نشسته‌ايم پس، شه ز شکار مي‌رسد. باغ سلام مي‌کند، سرو قيام مي‌کند، سبزه پياده مي‌رود، غنچه سوار مي‌رسد.

    پاسخ

    اين شعر برام پر خاطره ست..... خوب انتخاب مي كنيد مثل هميشه