• وبلاگ : ترانه هاي ديگر
  • يادداشت : آرزوي خط دوم....
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • پارسي يار : 1 علاقه ، 3 نظر
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    با سلام و تقديم احترام به محضر شما فرهيخته ي گرامي؛به اطلاع مي رساند وب سايت خاکسترهاي وجود حاوي مقالات،شعرها و گاه نوشت هاي حقير همواره به روزرساني مي گردد.اين پيام يک دعوت نامه ي رسمي به منظور حضور ارزشمند شما در وب سايت مذکور است.

    www.alereza.net

    info@alereza.net 

    + بيننده 


    با سلام . با توجه به توضيحات بند دوم شما ميتوان به اين نتيجه رسيد که در متن اوليه شما با توجيهات اعلامي تناقض دارد و متن اوليه شما را رد ميکند يعني اينکه (نمي توان گفت كه تيتر مهم تر است يا مطالب، مهمترند. هركدام نقش خاص خود را دارند و در جاي خود اهميت دارند و بدون هركدام، مطلب مورد نظر، ناقص به نظر مي رسد)که اين جمله متن حضرتعالي است که در مورد تيتر و متن نوشته ايد.

    2- بعضي وقتها نقل قول و گفتار ائمه در تيتر است و بعد گفتار گوهربارشان و يا مثال قرآن را ميزنيم , در اين صورت اگر تيتر پاک شود معلوم نيست جمله از آن کيست هرچند زيبا و پر معنا باشد. چون اکثر مردم اگر تيتر پاک شود به آن توجه يا عمل نميکنند.

    3- در جمله کلاغ آموزش ميدهد اين جمله شايد از جهاتي صحيح باشد اما به گفته خودتان روح تعالي متعلق به انسان است و با اين ديدگاه حيوان آموزش نميدهد بلکه از روي غريزه کار ميکند و اين انسان است که با ريز نگري به محيط اطراف پند ميگريد مانند مثالهاي زيادي در دنياي جانوان.

    با احترام

    پاسخ

    سلام و عرض ادب و با سپاس از حضور ارزشمندتون،در متن اوليه كه مي فرماييد، به اين موضوع اشاره شده كه خط اول، متفاوت، مطرح، زيبا و معروف است، و به اهميت يا درجه مهم بودن خطوط پرداخته نشده. اما در انتهاي داستان، اينطور بيان شده: (هركدام از خطوط در جاي خود مي توانستند ارزشمند باشند اگر آرزو نكرده بودندكه به جاي ديگري باشند.) به اين مفهوم كه هركدام نقش خاص خود را دارند و در جاي خود اهميت دارند. موضوع دوم كه مطرح كرديد همان نقش تيتر است. يعني جلب توجه به سمت بقيه متن، و ساير خطوط نيز نقش خاص خود را دارند. به قول معروف در مثل مناقشه نيست. منظورم اين است كه در دنياي انساني چون بحث روح وجود دارد، خب طبيعتا موضوع خيلي پيچيده تر از تفاوت بين خطوط خواهد بود. با فرموده شماره 3 جنابعالي نيز تا حدودي موافقم، حيوانات با توجه به غريزه كارمي كنند و اين باعث ميشود كه آن عمل، براي آنها امتياز محسوب نشود، اما اينكه كلاغ دقيقا در مكان و زمان مناسب قرار مي گيرد نشان دهنده ي اين موضوع هست كه پشت پرده ي ظاهر شدن كلاغ، تفكرو دانايي و موقعيت سنجي ست. و كلاغ فرستاده شده تا قابيل از او بياموزد. متشكرم و با احترام.

    سلام

    زيبا و قابل تامل بود

    پاسخ

    سلام، متشكرم از حضور و نظرتون
    + بيننده 

    حالا خط اول به قول شما حذف شد. آيا هنوز هم متن زير قابل توجه است يا ميشود بدون خط اول اصلا به آن توجه کرد . شايد نظر شما از جهاتي درست باشد وليکن بدون خط اول و يا اشخاص خاص با هنر بزرگ بودن نميتوان ذات ديگران را نشان داد و از آنها بهره کافي و يا بهره برداري کرد.اصل هنر اين است که شما در اوج بتوانيد بازوي ديگران را بگيريد و آنها را راهبر باشيد تا نهايت بهره وري موجب گردد.يا ساده تر بگويم خط اول براي من معني شير را دارد که اگر هم پير شود باز هم شير است و يا عقاب که هميشه در اوج است حتي اگر پرواز نکندبا هم برجسته است.
    پاسخ

    با عرض احترام و خوشحالي از حضور دوباره جنابعالي، در جهاني كه در آن هستيم حذف، زماني انجام مي گيرد كه هر خطي يا هرآدمي به پايان يا اوج نقش خود رسيده باشد. بقيه خطوط هنوز هستند و مفهوم آن اين است كه نقشي كه نويسنده براي آنان در نظر گرفته است هنوز ادامه دارد. در اين بازي اگر نيازي به خط اول در آن شكل و شمايل وجود داشته باشد، نويسنده خط اول تازه اي ايجاد خواهد كرد. در مورد گرفتن بازوي ديگران در اوج، كه فرموديد، بستگي به اين دارد كه اوج را چطور معني كنيم، در داستان ما، بالاتر بودن خط اول، بالاتري شكلي و ظاهري ست، اينطور مي توان گفت كه خط اول، بيشتر ديده مي شود. درست مثل تيتر يك روزنامه كه به شكلي نوشته شده است كه بتواند جالب توجه خواننده روزنامه به مطلبي خاص باشد. در نتيجه نمي توان گفت كه تيتر مهم تر است يا مطالب، مهمترند. هركدام نقش خاص خود را دارند و در جاي خود اهميت دارند و بدون هركدام، مطلب مورد نظر، ناقص به نظر مي رسد. اين موضوع به دنياي انساني نيز قابل تعميم است. درست مثل نقشهاي مختلفي كه افراد درانجام يك كار به عهده دارند. اما مفهوم حقيقي اوج، يا بالاتر بودن، كه مخصوص دنياي انساني ست و مربوط به روح انساني ست اگر مد نظر شما باشد، در اينجا يك معلم يا راهبر مفهوم خود را پيدا مي كند و بله، اين براي معلم، هنر است. اما باز هم به اين معني نيست كه به شخصي و در كالبد خاصي و با عنوان خاصي نياز هست. آفريننده به عنوان قادرمطلق، توانا، به خلق هرآنچه كه مخلوق او به آن نياز دارد است.گاهي كلاغي به قابيل آموزش مي دهد. گاهي مستقيما به پيامبر خود وحي مي كند. گاهي ريزش آبي بر سنگي، هدايتگر تشنه ي دانشي ست كه در پيري آغاز كند و عالم زمان خود گردد. علاوه بر اينكه تمام انسانها نيز مي توانند معلم هم باشند. به شرط اينكه دانش آموزي وجود داشته باشد حتي از كودكان مي توان آموخت. به هرحال موضوع اين است كه نويسنده يا آفريننده ما، نياز ما را مي داند واوست كه معلم ما را تعيين مي كند و مي فرستد. و بله حق باشماست، عقاب در اوج است، حتي اگر پرواز نكند، عقاب در اوج است، به اين دليل كه ما مي دانيم او عقاب است و هنوز بلندپرواز است، اگرچه ممكن است در لحظه اي كه ما به او مي نگريم بر قله اي نشسته باشد، اما ما براي روح بلندپروازي او احترام قائليم. باز هم متشكرم وادب و احترام مضاعفم را تقديم ميكنم.
    همه خطها باهم فاصله دارند و هيچ وقت حاضر نيستند در يك خط باشند خط اول با بقيه خطوط فاصله بيشتري داره شايد فكر ميكنه هر چه فاصله ش با بقيه بيشتر باشه مهمتر ه بياييد روي خط و خطوط خط بكشيم نه زير آنها و در يك خط باشيم اينجوري خيلي از مشكلات حل ميشه شايدم همه مشكلات حل بشه
    م ن م ش
    پاسخ

    با تشكر از حضور و نظر جنابعالي، به نظر من هم همه بخشي از يك كل واحد هستند و فقط اون تماميت هست كه معني دار هست. فقط، ظاهر، اينطوره كه هركدوم يك خط جدا هستند. به اين دليل كه هر فرد، آفريده شده تا نقش خاص و منحصر به فردي داشته باشه. مثل خطوط مختلف يك نوشته. مثل اعضاي مختلف يك پيكر. به قول سعدي: بني آدم اعضاي يكديگرند..... و به قول خودمون: اعضايي كه بدون هم معني ندارند.
    + مريم . س 

    سلام

    بنده پير خراباتم که لطفش دائمست

    ورنه لطف شيخ و زاهد گاه هست و گاه نيست

    پاسخ

    سلام
    + بيننده 

    اگر خط اول برجسته است چون ذات آن اينگونه است و ذات قابل تغيير نيست چون توانايي هاي خود را ميشناسد.

    اما اگر خطهاي ديگر اينگونه نيستند بخاطر عدم شناخت تواناييهايشان و عدم خواست رعايت بهتر بودن است و تا مادامي که اينگونه باشند بهتر است که در پايين دست باشند.

    قانون طبيعت اين است . با احترام

    پاسخ

    درمورد اينكه خط اول ذاتا اينطور است شايد شما درست بفرماييد، در داستان هم اعتراضي به برجسته بودن خط اول نشده و حرف از تغييرشكل خط اول نيست. (بنابراين وارد بحث قابل تغيير بودن يا نبودن ذات نمي شويم). براي خطهاي ديگر هم نقش ديگري تعريف شده. همونطور كه فرموديد گناه ساير خطوط اينه كه توانايي خود را نمي شناسند. وگرنه در جاي خود، دقيقا در جاي خود، (نه به جاي خط اول) مي توانستند بهترين باشند. همانطور كه خط اول نيز توانايي هاي خود را درست نمي شناسد، خط اول براي جلب توجه خواننده به ساير خطوط نوشته شده، اما به خاطر عدم دريافت اين توانايي از برجستگي خود به عنوان ابزاري براي خودنمايي استفاده مي كند و سرانجام پاك مي شود و در بازه زماني داستان ما به اوج خود و هدفي كه نويسنده از خلق آن داشته نمي رسد. متاسفانه قانون طبيعت اين است كه پس از انقضاي مهلت تعيين شده، خطوط، با خطوط ديگري جايگزين مي شوند. اين همان قانوني بود كه توسط خط اول نديده گرفته شده بود. آرزوي من اين بود كه خط اول مي درخشيد. اي كاش اينطور مي شد.مخلص تمام خط اول ها:و.و......احترام دوباره و خوشحالم از نظرتون و خوشحال تر اگه ادامه بديد.
    + ا. شربياني 
    سلام، انگار under line همان تخت سليمان است و با رداي سلطاني بنشسته بر خط نخست. يا شايد هم کنايه است از واژه هاي ناب فارسي شکر که گاه به بنگاله ميرود، و يا ممکن است واژه هايي باشد کوچه بازاري اما با انحناي خط خوش نستعليق شکسته البته با تذهيب و مينياتور، ديگر خطوط انگار همان فونت هاي ناخوش احوال هستند که معلوم نيست کي آنها را تند و تند طراحي کرده تا از قافله ي کاروان عقب نمانند، و حروف و واژه ها چه خوب و شيرين بر نشسته اند براي نقل و شايد هم نمايش سناريو، نويسنده انگار خداوندگار است که آفريد و لا شريک له، در نوشتن بسيار توانا هستيد و شاعر بهاران، خوشحالم که جستم و خواندم، بيشتر بنويسيد
    پاسخ

    سلام، انتظار نداشتم اين همه تعريف كنيد،..... خدارو شكر مي كنم به خاطر تمام كلماتتون و از شما متشكرم. و اگر انتقاد نيز مي كرديد اون رو هم دوست داشتم. خوشحالم كه خونديد، اميدوارم بيشتر بنويسم، دعا هم اگر بكنيد عالي ميشه...
    سلام ...
    جالب بود و درگير کننده ... يه جورايي از اول تا آخر متن ...
    ذهن آدم کنجکاو ميشه که دقيقا چه اتفاقي قرار بيفته و اون خط اول چي بوده!
    قلمت پر واژه ...
    پاسخ

    سلام، متشكرم از وقتي كه اختصاص داديد، خوشحالم كه اينطور بوده براتون.... نظرتون برام خيلي ارزشمنده، لطف كرديد....